مخالفت جامعه روانشناسی با انتقال این رشته به وزارت بهداشت
از اخبار آزمون دکتری جا نمونی! ما همه اخبار رو لحظهای اطلاع رسانی میکنیم! کافیه برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنی … و یا عضو پیج اینستاگرام سایت پی اچ دی تست بشی …
رؤسای دانشکدهها و مدیران گروههای روانشناسی و مشاوره دانشگاههای تهران و نیز اعضای کمیسیونهای تخصصی سازمان نظام روانشناسی کشور طی بیانیهای خواستار منتفی شدن انتقال رشتههای روانشناسی بالینی و سلامت به وزارت بهداشت شدند.
به گزارش خبرگزاری آنا، هفته گذشته نشستی با حضور روسای دانشکدهها و مدیران گروههای روانشناسی و مشاوره دانشگاههای شهر تهران، ریاست سازمان نظام روانشناسی و استادان رشته روانشناسی در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران با موضوع “حفظ یکپارچگی روانشناسی و شاخههای آن” برگزار شد.
در این نشست اعضای حاضر موضوع انتقال رشتههای روانشناسی بالینی و سلامت را از جنبههای مختلف بررسی کردند و این انتقال از وزارت علوم به وزارت بهداشت را براساس دلایلی که در قالب یک بیانیه صادر شد «غیرعلمی، غیرکارشناسانه، غیراجرایی و غیرقانونی» دانستند و خواستار متوقف شدن چنین اندیشه «نامعقول، غیرکارشناسی، شتابزده و بعضا سیاسی» شدند.
در این بیانیه آمده است که «چون مجلس شورای اسلامی به عنوان عالیترین رکن قانونگذاری کشور، در قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی، کلیت رشتههای روانشناسی و مشاوره را در این سازمان تجمیع کرده است، انتزاع و انتقال دو گرایش روانشناسی بالینی و سلامت خلاف قانون تشکیل سازمان نظام است و جدایی این رشته و چسپاندن شتابزده آن به پیکره وزارت بهداشت، حتی برخلاف روح حاکم بر نقشه جامع علمی کشور است.»
در یکی دیگر از بندهای این بیانیه آمده است که «براساس بررسیهای انجام شده، وزارت بهداشت به هیچ وجه امکانات و زیرساختها و شرایط پرورش فارغالتحصیلان گرایشهای رشته روانشناسی را ندارد. تعداد دانشجویان شاغل به تحصیل در مقاطع کارشناسیارشد و دکتری روانشناسی بالینی و سلامت در دانشگاههای زیرمجموعه وزارت علوم و دانشگاه آزاد اسلامی قابل مقایسه با دانشجویان دانشگاههای زیرمجموعه وزارت بهداشت نیست و عملا این انتقال غیراجرائی است.»
امضاکنندگان این بیانیه از رئیسجمهوری و وزرای علوم و بهداشت خواستهاند انتقال این رشتهها را منتفی اعلام کنند و دکتر فرهادی و دکتر هاشمی زمینههای همکاری مشترک علمی و حرفهای را برای رسیدن به شرایط مطلوب در دستور کار قرار دهند و به آنها پیشنهاد کردهاند با تشکیل شورای گسترش مشترک هر دو وزارتخانه، امکانات آنها در اختیار دانشجویان چنین رشتههای «فرا وزارتخانهای» قرار گیرد.
این بیانیه که در 16 بند به امضای نمایندگان دانشگاههای شهر تهران از جمله دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه تربیتمدرس، دانشگاه خوارزمی، دانشگاه شهیدبهشتی، دانشگاه پیامنور، دانشگاه علامهطباطبایی، دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و نماینده سازمان نظام روانشناسی کشور رسید، در بند پایانی آن آمده است «اگر بدون رعایت بندهای این بیانیه بر این جدایی و انتزاع و انتقال پافشاری شود، به دلیل اینکه این اصرار را واجد جنبههای سیاسی و صنفی میدانیم، ما شرکتکنندگان حق مسلم خود میدانیم با ظرفیت 230 هزار نفری جامعه روانشناسی و مشاوره کشور از مبانی قانونی دیگر به ویژه از طریق مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و در صورت عدم پاسخگویی مسئولان، حق مراجعه و انتقال موضوع به مقام معظم رهبری و برگزاری هرگونه تجمعات قانونی را برای خود محفوظ میدانیم.»
علاوه بر این، عباسعلی الهیاری، رئیس سازمان نظام روانشناسی کشور در حاشیه این نشست در جمع خبرنگاران گفت: «روانشناسی در دنیا وقتی رشد کرد که از زیر نگاه پزشکی و درمانی، طب و دارویی خود را خارج کرد و با همه گرایشهای خود اکنون رشد خوبی پیدا کرده است، به طوری که امروزه در دنیا، روانشناسی جزو علوم قدرت است. چون کشوری توسعهیافته است که انسانهای متخصص و سالم داشته باشد.»
الهیاری گفت: «روانشناسی بالینی و سلامت که دو شاخه اصلی روانشناسی هستند، وقتی در دنیا از نگاه سنتی رها شدند، رشد بسیار خوبی پیدا کردند و اکنون هم تاثیر خوبی در سلامت خانوادهها و افراد دارند. در ایران نیز از زمانی که این نگاه سنتی را کنار گذاشتیم، روانشناسی، رشد، بالندگی و پویایی خوبی داشته است، به طوری که امروزه در همه عرصهها خانوادهها احساس میکنند که نگاه جسمی و دارو سلامتشان را تضمین نمیکند و اگر میخواهد سلامت تضمین شود، باید به مهارتهای مقابله با بحران، زندگی، سلامت اجتماعی و معنوی آنها توجه شود.»
او افزود: ««اینکه ما به بیش از 70 سال گذشته برگردیم و با همان نگاه سنتی و قدیم روانشناسی بالینی و سلامت را که هسته درخت روانشناسی کشور هستند، اداره کنیم، قطعا ضرر به رشد علمی، پژوهشی و فناوری کشور است. اگر قرار باشد این دو رشته جدا شوند، مبانی حقوقی و قانونی محل اشکال است و مخالفت جدی با اسناد بالادستی دارد. حتی به لحاظ علمی و کارشناسی همه دنیا به ما میخندند که این کار را انجام دادهایم.»
رئیس سازمان نظام روانشناسی کشور ادامه داد: «از سوی دیگر به لحاظ اجرایی هم وزارت بهداشت به هیچوجه امکانات این را ندارد که براساس نیاز جامعه به تربیت دانشجوی این رشته بپردازد. ما همین الان هم از استانداردهای دنیا عقب هستیم، حالا وزارت علوم را تعطیل کنیم و این دو رشته را واگذار کنیم، حتما دانشآموخته متناسب با نیاز جامعه تربیت نمیشود و از استانداردها هم بیشتر عقب میافتیم. به اعتقاد من هر دو وزارتخانه باید امکانات خود را در اختیار دانشجویان بینرشتهای بگذارند. نهاد علم، تحقیق و فناوری در کشور باید یک نگاه وحدتآمیز و وحدتبخش داشته باشد. اگر قرار باشد این دو رشته با این نگاه که رشتههایی مرتبط با سلامت هستند، جدا شوند و به وزارت بهداشت بروند، پس عرفان اسلامی حوزه و جامعهشناسی، روانشناسی، مددکاری و مهندسی تغذیه هم باید از وزارت علوم به وزارت بهداشت سپرده شود. به اعتقاد من این نگاه اساسا یک نگاه غلط است.»
او در پایان گفت: «ما 37 سال پیش آموزش پزشکی را براساس ضرورت آن زمان جدا کردهایم و آن نیاز اکنون از بین رفته است. به جای اینکه فکر کنیم آموزش پزشکی به وزارت علوم برگردد و یک متولی تعریف کنیم، براساس استدلالی غلط، غیرحقوقی و غیرکارشناسانه رشتهها را جدا میکنیم. ما حاضریم در کنار وزارت بهداشت به ایفای نقش اصلی خود بپردازیم و آن اینکه 80 درصد بار سلامت را روانشناسان به دوش میکشند، پس باید با هم همپیمان شویم. از طرف دیگر وزارت بهداشت هم باید این نگاه سنتی را کنار بگذارد، چون نگاه دنیا یک نگاه تیمی است و مشکلات را با همکاری همدیگر حل میکنند. امیدواریم مسئولان وزارت بهداشت، استدلالهای ما را هم بشنوند و در اقدامات خود تجدیدنظر کنند.»
وزارت علوم باید همه رشته ها را پوشش بدهد حتی آموزش پزشکی و وزارت بهداشت هم فقط به وضع بهداشت و سلامت مردم برسه، در غیر این صورت هر وزارتخانه ای می تونه ادعا کنه رشته های مرتبط با خودشو از وزارت علوم جدا کنه و …
دوستان با توجه به طرح وزارت بهداشت امسال دانشگاها روانشناسی سلامت و بالینی میگیره یا نه؟
حالا ما نمیخواهیم پا تو کفش اونا کنیم برا دارو ….ارزش ما به درمان نمودن ریشه ای مشکل …. اما اونا هم باید بیخیال فلوشیپ رواندرمانی بشن …در این صورت افتخار میدیم بریم تحت نظارت بهداشت .
فکر می کنم با توجه به این که وزارت بهداشت امکانات و زیر ساخت های خوبی برای تربیت روانشناس بالینی داره پس دانشجویان با مهارت و سواد و تجربه بیشتری وارد دنیای کار می شودند
دوما نظارت دقیق تر می شود دیگه هر جا دکتری بالینی نمی تونه بگیره چون امکانات رو نداره
و در نهایت ان شاالله خدمات بیمه برای روانشناسان بالینی گشایش خواهد یافت.
تعداد هیئت علمی های وزارت بهداشت که مدرک بالینی محض دارن بیشتر از وزارت علوم هست، تعداد مراکز درمانی و کلینیک های وزارت بهداشت بیشتر از وزارت علوم هست
حالا آقایان بیشتر از این که دلشان به حال خودشان بسوزد، به حال دانشجویانی که بدون امکانات در دانشگاههای بدون کیفیت و بدون هیچ زیر ساختی دارن تنها مدرک میگرن بسوزه
این تصمیم موافقان و مخالفانی داری
موافقان که بالینی خوانده اند در نظر سنجی ها آمارشان بالاتر از مخالفان جابجایی می باشد
با سلام
به عنوان کارشناس ارشد روانشناسی بالینی از مخالفان سر سخت انتقال این رشته به وزارت بهداشت هستم هرچند امکانات وزارت بهداشت جهت تربیت و آموزش این رشته مهیاتر است ولیکن آسیب دیدن یکپارچگی شاخه های روانشناسی و همچنین سلب استقلال و خودمختاری متخصصین روانشناسی بالینی در ارائه نحوه و نوع خدمات روانشناختی به جامعه متقاضی و قرار گرفتن زیر سیطره گروه پزشکی با جسمانی کردن مشکلات روانی،و عدم بها دادن کافی به این شاخه در پیشگیری و درمان مشکلات روانشناختی و نادیده گرفتن این تخصص که تا به امروز نیز غیر آن مشاهده نشده است، امری غیر کارشناسانه و غیر منطبق باعلم روانشناسی است که غیر قابل قبول و غیر قابل تحمل است در اثبات این مساله بنا مدرک معتبر، کافی است که بگویم یکی از دوستان بنده در پی اعلام نیاز یکی از بیمارستانهای شهرستانی در سال گذشته استخدام و هم اکنون به عنوان فردی که متصدی پذیرش و تنظیم وقت مراجعین به بیمارستان است مشغول به کار است. جدای از بحث اقدامات لازم در توجه و دفاع از حیثیت این رشته توسط این عزیز، عدم بها دهی و اعتقاد به این رشته در زیر مجموعه های گروه پزشکی با سابقه مشخص، مشکلی بزرگ در رابطه با رفع نیازهای درمانی، شخصی و اجتماعی فارغ التحصیلان این رشته وجود دارد که در اینده ای نزدیک قابل رفع و رجوع نخواهد بود.
متاسفانه همه مخالفین خودشان غیر بالینی هستند.اجازه دهند خود روان شناسان بالینی تصمیم بگیرند
سلام به شما
شما میدونید چه کسانی در این جلسه حضور داشتند که میفرمایید همه ممخالفان غیر بالینی اند؟
که اتفاقا بیشترشون هم خودشون بالینی خوندند و هم به دانشجویان بالینی مد نظر شما تدریس میکنند که انها حائز مدرک با گرایش بالینی می شوند.
جدا از این، این مخالفت برای حفظ استقلال و یکپارچگی رشته ی روانشناسی است.
دوستان روان شناس کامنت بگذارند تا ما از نقطه نظرات آنان نیز بهره مند بشویم و بدانیم که آیا دیدگاه مخالفى وجود دارد یا خیر؟