لزوم هماهنگی الگوی پذیرش دانشجوی دکتری با نیازهای کشور
از اخبار آزمون دکتری جا نمونی! ما همه اخبار رو لحظهای اطلاع رسانی میکنیم! کافیه برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنی … و یا عضو پیج اینستاگرام سایت پی اچ دی تست بشی …
معاون آموزشی سابق دانشگاه علم و صنعت، مشکل اصلی بیکاری فارغالتحصیلان دکتری را برابر نبودن سرعت رشد دانشجوی دکتری با سرعت رشد صنعت دانست و گفت: الگوی پذیرش دانشجو دکتری باید هماهنگ با نیازها در سطح کشور باشد.
دکتر محسن کلانتر معاون آموزشی سابق دانشگاه علم و صنعت در گفتگو با ایسنا، با اشاره به اینکه در یک بازه زمانی تعداد قابل توجهی از دانشگاهها بدون نظارت وزارت علوم بر ظرفیتها، شروع به جذب دانشجوی دکتری کردند، اظهار کرد: مسئولین وزارت علوم باید در هر زمانی بر اساس آیندهنگری، تعداد دانشجوی دکتری مورد نیاز را برای سالهای آتی پیش بینی کنند و بر اساس آن به دانشگاهها اجازه پذیرش دانشجو دهند.
وی افزود: تعداد بالای جذب دانشجو باعث ایجاد معضلاتی مانند اشباع شدن فضای بازار کار از فارغالتحصیلان دکتری، نبود شغل برای آنها و دیگر مشکلات میشود.
دکتر کلانتر در ادامه عدم برنامه ریزی مناسب برای آینده را از مهمترین دلایل مشکلات ایجاد شده برای فارغ التحصیلان دکتری دانست و گفت: الگوی پذیرش دانشجوی دکتری باید هماهنگ با نیازها در سطح کشور باشد. بخش اول نیازهایی که باید به آن توجه شود این است که دانشگاهها چه تعداد هیئت علمی و استاد احتیاج دارند. برای عملکرد درست لازم است آمار دقیقی از نیاز دانشگاهها به اعضای علمی برای مدت ۵ تا ۱۵ ساله آینده در دست داشته باشیم.
به گفته استاد دانشگاه علم و صنعت، علاوه بر وزارت علوم، وزارت صنعت و نهادهای صنعتی، کمپانیهای تولیدی، پژوهشگاهها و مراکز تحقیقاتی نیز باید آمار دقیق از نیروهای مورد نیاز خود داشته باشند تا جذب دانشجو متناسب با این آمار باشد. از سوی دیگر حضور فارغالتحصیلان دکتری نیز میتواند به مراکز صنعتی قوت ببخشد و از لحاظ تئوری و عملی، باعث ارتقای این مراکز و پژوهشکدهها شود.
دکتر کلانتر ادامه داد: اگر مسئولان وزارتخانههای علوم و صنعت و سایر قسمتهای مرتبط برنامهریزی درست و آمارهای دقیقی از نیازسنجیها داشتند و به هر دانشگاهی سهمیه پذیرش دانشجو دکتری نمیدانند اکنون درگیر مشکلاتی مانند تعداد زیاد دانشجوی دکتری و دغدغه ایجاد اشتغال برای آنها نبودیم.
وی با بیان اینکه فقط دانشگاههای با سطح علمی معتبر باید پذیرش دانشجو دکتری داشته باشند، تصریح کرد: به جای اینکه همه واحدهای دانشگاه آزاد بدون امکانات اساسی اقدام به جذب دانشجو کنند بهتر بود یک واحد مشخص را برای این مقطع در نظر میگرفتند و امکانات لازم برای آن را فراهم میکردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت، با اشاره به اینکه برای اصلاح وضعیت موجود، باید از همین حالا شروع کرد پیشنهاد داد: سازمانهای مرتبط مثل وزارت علوم، وزارت صنعت و بنیاد ملی نخبگان با همکاری هم تیمی طراحی کنند که با اطلاعاتی که از دانشگاهها و شرکتهای صنعتی به دست میآورند، یک الگوی مشخص برای تأمین نیروی لازم سالهای آینده پیش بینی کنند.
وی افزود: مرحله بعدی نیز باید پیگیری و ارزیابی این الگوها باشد و بررسی شود که چه میزان فعالیت سازمانها مطابق برنامههای تعیین شده پیش میرود.
دکتر کلانتر دلیل اصلی بیکاری فارغالتحصیلان دکتری را برابر نبودن سرعت رشد دانشجو دکتری با سرعت رشد صنعت و در نتیجه اشباع شدن بازار کار از فارغالتحصیلان این مقطع دانست.
این استاد دانشگاه، توسعه شرکتهای دانش بنیان را، راهی برای جذب تعداد قابل توجهی از دانشجویان دکتری دانست و گفت: لازم است علاوه بر حمایت از این شرکتها، دولت بودجه بیشتری برای مراکز پژوهشی در نظر بگیرد تا این مراکز بتوانند اشتغال بیشتری برای فارغالتحصیلان ایجاد کنند.
وی در پایان با اشاره به چالش کنونی مراکز پژوهشی گفت: بخشی از فعالیت این مراکز زیر نظر بنیاد ملی نخبگان و بخشی دیگر زیر مجموعه وزارت علوم است، در حالی که برای عملکرد بهتر مراکز پژوهشی لازم است این شرکتها زیر مجموعه یک سازمان قرار بگیرند.
شما به صحفه تکمیل ظرفیت دکتری یا برخی صحفات پی اچ تست رجوع کنید, برخی کاربران به هرنحوه ای حاضرند دانشجو دکتری شوند(از هر اهرمی برای پذیرش استفاده می کنند).برای این افراد که نزدیک به ۱۵سال وارد آموزش عالی شدند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی تورم مدرک اهمیت ندارد. صرفا بدنبال اخذ مدرک هستند. دانشگاه ها(باتوجه به کمبود بودجه و تامین منابع مالی) هم آماده پذیرش افراد هستند. افراد در کشور ما با ثروت و قدرت به هرچیزی که خواستارند می رسند نه با مدرک تحصیلی دکتری!!!!!!
کاملا درسته من بعضی وقتها تعجب می کنم از رفتار مردم به خصوص قشر تحصیل کرده طرف بالای ۳۰ سال سن داره هیچی نداره هر سال هم آزمون می ده که دکتری قبول بشه من نمی دونم اخه ۱۸ سال خوندیم هیچ ارزشی بهمون ندادن حالا ۴ سال دیگه روش، مگه قراره چه اتفاقی بیفته به خدا زندگی فقط گرفتن مدرک نیست برین دنبال ادامه زندگی اینقدر عمرتونو پشت آزمون های بیهوده تلف نکنین.
مدرک گرفتن را افراد درونی کردند. و ادامه تحصیل برای بسیاری از افراد خوشایند و جذاب است. بعد از سال ۱۴۰۰شاهد بسیاری از تغییرات اجتماعی و اقتصادی خواهیم بود.
“مدرک گرفتن را افراد درونی کردند” بهتر است بنویسید مدرک گرایی را تبدیل به مدرک فروشی درونی کردند…”ادامه تحصیل برای بسیاری از افراد خوشایند و جذاب است”؟؟؟…منظورتون افراد کم سواد مدرک به دست در مقطع ارشد و دکتراست؟؟؟ …اگر خوشایند است سقف درصدی برای دروس تخصصی بگذارند ببینیم چند درصد از افراد تحصیل برایشان خوشایند است و تلاش می کنند؟؟؟…اگر خوشایند است باید سخت تلاش نماید نه اینکه بدون زحمت قصد رسیدن به هر چیزی را داشته باشند……”بعد از سال ۱۴۰۰شاهد بسیاری از تغییرات اجتماعی و اقتصادی خواهیم بود”….چه ربطی به تعداد جذب وحشتناک دانشجوی ارشد و دکترای تخصصی تقریبا بی کیفیت دارد؟؟؟…مگر قرار است برای قاره اسیا دانشجوی ارشد و درکترا جذب کنند تازه انهم بی کیفیت؟؟
یکی از تغییرات اجتماعی این است. عوام متوجه می شوند دیگر مدرک تحصیلی ارزش ندارد.بسیاری از افراد برای بدست آوردن شغل یا جایگاه اجتماعی ادامه تحصیل می دهند. اما با توجه به کاهش روز افزون مدرک تحصیلی درسالهای آتی میل به ادامه تحصیل کاهش می یابد
“عوام متوجه می شوند”؟؟؟….الان خواص متوجه شده اند یا عوام؟؟؟….اینکار یعنی نابود کردن کیفیت علمی و قهر افراد علمی و توانمند…و ورود افراد متوسط و ضعیف به این رشته های وزارت علوم در مقاطع مختلف….کار عاقلانه یعنی گذاشتن موانع منطقی و درست مثل خارج کردن کنکور از صرفا رقابت با یکدیگر و قرار دادن سقف درصدی دروس تخصصی بهمراه رقابت با یکدیگر …با اینکار اساس کنکور تغییر کرده و افرادی که توانایی دارند به دانشگاهها در مقاطع مختلف وارد میشوند و بقیه هم میروند دنبال کارهای دیگر…..”بسیاری از افراد برای بدست آوردن شغل یا جایگاه اجتماعی ادامه تحصیل می دهند”؟؟؟….یعنی نباید بعد تحصیل در رشته خود شاغل شوند؟؟؟….این نوع نگاه شما که متاسفانه سالهاست در حال اجراست ویرانگرترین حالت ممکنه بر پیکره علمی کشور است و بزودی شاهد یخبندان علمی در رشته های زیرمجموعه وزارت علوم خصوصا ورودیهای رشته های فنی مهندسی در مقاطع مختلف باید باشیم…. کنترل ظرفیت با نیاز کشور جز مسولیت دولت است….
“یکی از تغییرات اجتماعی این است”….اینکار تغییر اجتماعی نیست بلکه تخریب تحمیلی و عدم مدیریت صحیح از انرژی نهفته و ارزشمند و نابود کردن ان است….ضمنا شما و افرا همفکر شما با این تفکر عوامانه تر ضربات مهلک و نابود کننده به جامعه علمی، جوانان تلاشگرحال حاضر وارد می کنند…..ایا هر رقابتی باید همه موفق باشند مثلا برای مسابقات ورزشی همه مدال می گیرند فقط چند نفر که تلاش بیشتر کردند و موفق شدند مدال می گیرند؟؟؟….وقتی هر چیزی رقایتی است افراد هم برای رقابت شرکت می کنند و افراد توانمندتر موفق می شوند و قرار نیست همه موفق شوند انوقت موفقیت معنا ندارد و از طرف دیگر اگر از رقابت استقبال نشود یا تعداد جذب بسیار بالا باشد و هیچ مانعی هم نیست و هر کسی بتواند وارد شود به چه دردی میخورند؟؟؟….
اول متن را با دقت بخوانید سپس بنویسید.الان در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد کنکور صوری است. قطعا برکاهش مدرک تحصیلی در مقطع دکتری اثر می گذارد.افرادی هم نیاز به مدرک دکتری داشتن سالهای قبل از طریق دانشگاه های خارج کشور یا دانشگاه آزاد صاحب مدرک شدند.دیگر ساده لوحانه است با داشتن مدرک تحصیلی و چند مقاله یاکتاب شخصی داعیه نخبگی داشته باشد.می توانید در میدان انقلاب فروش انواع مقاله ,تالیف کتاب,ترجمه و….. را مشاهده کنید.
منظور کاهش ارزش مدرک دوره دکتری بود
“.الان در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد کنکور صوری است”….بنده فقط به مقطع دکترا ایراد وارد نکردم اما دکترای تخصصی حساستر است بدلیل اینکه راس هرم را افراد ضعیف با تعداد زیاد پر کنند انگاه نظرات اکثریت که یبه لحاظ علمی ضعیف هستند بر اقلیت توانمکند چیره میشود و این بسیار خطرناک است…..”دیگر ساده لوحانه است با داشتن مدرک تحصیلی و چند مقاله یاکتاب شخصی داعیه نخبگی داشته باشد”….اولا نخبگی که اعلام می کنند با شرط معدل و فلان و بهمان است که اصلا مورد قبول بنده نبوده و بنده شدیدا انرا رد می کنم ثانیا مقالات که انقلاب میفروشند به لحاظ علمی بدرد خودشون میخورد…کجا مقالات با کیفیت میفروشند؟؟؟….کسانیکه تعدادی مقالات قوی در چند ژورنال اصلی رشته خود در جهان دارند که خودشان نوشتند توانمند محسوب میشوند ….اما ایا این افراد در این وضعیت مدرک فروشی که باعث تورم مدرکی شدید شده است به حاشیه نرفته اند؟؟؟؟
نکته ای که ازطرف شما مغفول مانده منفعت اعضای هیت علمی در این است که دانشجو بیشتری جذب کند.اما سیاست دولت سرمایه داری نو است تا از طریق تزریق افراد تحصیل کرده به بازار کار به نیرو کار آزاد و موقتی دست یابد. سوژه ها(افراد)صرفا می دوند و از راه قانونی یا غیرقانونی جهت رسیدن به موفقیت تلاش می کنند. این دوندگی منجر به طولانی شدن دوره جوانی شده که دستاورد خاصی برای اکثریت افراد نداشته است.فی واقع افراد نیز مقصر هستند. سیاست نئولبیرالی در ایران اجرا شده و سوژه ها هم خواستار این سیاست اند. موفقیت فردی,پیشرفت فردی,فردگرایی و…. از شعارهای نئولبیرالیسم است.
“فی واقع افراد نیز مقصر هستند”…این افراد افراد اصلی یعنی دانشجویان پرتلاش و توانمند نیستند بلکه بسیاری از افراد ضعیف یا کارمندان و سیاسیون و غیره هستند و عملا این افراد ضرری نمی کنند چون بدون زحمت انچنانی به اینها میرسند….در واقع اسیب جدی متوجه افراد توانمند علمی (منظور افراد مدلگرا نیست) است چون اینها معمولا تمام وقت در حال تحصیل هستند …..”اما سیاست دولت سرمایه داری نو است…..سیاست نئولبیرالی در ایران…”این افزایش ظرفیت خلاف قانون اساسی کشور است ….ایا دولت و مجلس و حزبها باید تفکرات شخصی خود که خلاف قانون اساسی است را اجرا کنند؟؟؟….
“نکته ای که ازطرف شما مغفول مانده منفعت اعضای هیت علمی در این است که دانشجو بیشتری جذب کند”…..فقط در جذب دانشجوی دکترا نیست بلکه ارشد و کارشناسی هم در دانشگاههای غیرانتفاعی که منفعت برایشان بهمراه دارد…..اما در دراز مدت بضرر خود انها هم خواهد شد چون بعد این همه مدرک که باعث تورم شدید مدرکی میشود در سالهای اتی رکورد شدید علمی بهمراه خواهد داشت که تا دهها سال بر پیکره سیستم اموزشی کشور جا خوش خواهد کرد…..
حتی در دانشگاه تراز اول مانند تهران نیز برای برخی اساتید تعداد دانشجو مهم است. شما صرفا زوم کردید در مقطع دکتری. اما تورم مدرک بیش از یک دهه در ایران رخ داده است.درمقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد تمام دانشگاه های ایران مقصرند. ظرفیت پذیرش دانشگاه دولتی را مشاهده کنید مانند دانشگاه الزاهر,خوارزمی,گیلان و….. بخاطر جذب هیت علمی در دهه ۸۰ از هر طریق دانشجو گرفتن یکی از شیوه های متداول پذیرش شان شیوه آموزش محور(بدون پایان نامه و سه ترمه در مقطع کارشناسی ارشد)است.شما نوشتید کارمند نباید ادامه تحصیل دهد. اما بنده اعتقاد دارم اگر فردی توانایی علمی دارد می تواند ادامه تحصیل دهد(حالا شاغل یا بیکار). ایده شما برای پیشگیری مناسب است. اما شرایط اکنون نهاد آموزشی(چه دانشگاه چه آموزش وپرورش)به نحوه ای است مرگ آموزش در حال وقوع است. آثار سومدیریت و البته مسیر اشتباه توده افراد خسارت جانکاهی به کشور وارد کرده است.صرفا اگر ساختار و مدیریت را نقد کنیم اشتباه است علاوه برآن باید به انتخاب اشتباه افراد نیز پرداخت.عنایت کنید ما شکست ها و عدم توفیق ها را به ساختار نسبت می دهیم(گرچه ساختار نقش دارد)اما موفقیت ها را حاصل تلاش خود می دانیم.معمولا مردم ایران همه مشکلات را یک سوی می دانند.به اعتقادم در مرگ نهاد آموزشی هم سومدیریت (ساختار)نقش داشت و هم انتخاب اشتباه افراد.
“اما تورم مدرک بیش از یک دهه در ایران رخ داده است…..بنده از سال ۹۰ به افزایش ارشد معترض بوده و از سال ۹۳ هم به افزایش وحشتناک دکترا اعتراضات شدید داشته و دارم……”اما بنده اعتقاد دارم اگر فردی توانایی علمی دارد می تواند ادامه تحصیل دهد(حالا شاغل یا بیکار).”…فرد شاغل تمام وقت چطور میتواند دانشجوی تمام وقت باشد؟؟؟….”به اعتقادم در مرگ نهاد آموزشی هم سومدیریت (ساختار)نقش داشت و هم انتخاب اشتباه افراد.”….وقتی در عرض یکسال ظرفیت دکترای ازاد صد برابر میشود افرادی که سالها در حال تحصیل بوده اند چگونه مسیر خود را تغییر دهند وقتی سرمایه شان همین توانایی علمیشان بوده و یک شبه با اینکار نابود شده؟؟؟….قطعا افراد کمی که در جذب کم اما مناسب توانیی داشتند مقصر نتنها نبوده بلکه متضرر اصلی هستند…
اگر مدرک تحصیلی ارزش داشت یا کارمند راحت انصراف از شغل می دادیا دستگاه اجرایی همکاری می کرد.
ان موقع معمولا اصلا حتی ارشد نمیتونستن بگیرن چه برسه دکترا که بخوان از شغل انصراف بدهند…
یک شبه نبود سال ۸۶ ظرفیت کارشناسی دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد زیاد شد از سال ۸۹ظرفیت کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد زیاد شد(دفترچه ش موجود است).دانشگاه ها آزاد برای تامین مالی به سمت جذب دانشجو روی آوردن دانشگاه های دولتی نیز این را راه ادامه دادند.با این تغیرات بنده سال ۸۹متوجه شدم ارزش مدرک تحصیلی هرسال کاهش می یابد(باتوجه به جذب زیاد دانشجو ارشد دانشگاه آزاد و دوره مانند آموزش محور دانشگاه دولتی و پیام نور). این نشانه ای بود که نشان می داد ارزش مدرک دکتری نیز کاهش خواهد یافت که از سال ۹۲ این اتفاق رخ داد. بسیاری از افرادی که از سال ۹۰ نتواستند شغلی ثابتی پیدا کنند شروع به نگارش پایان نامه,مقاله,….. کردند(بدلیل بیکاری). این شروع استثمار نوین بود که فارغ تحصیل نیز در این بهره کشی نقش داشت.
یک شبه بود یعنی یکشبه ارشد زیاد شد یکشبه دکترا زیاد شد بدون هیچ دلیل منطقی و استاد مناسب و ازمایشگاه و امکانات علمی (امکانات مکانی مدنظر نیست)….
کاهش مدرک تحصیلی مانند موج است. اواخر دهه ۷۰ مدرک تحصیلی دیپلم ارزش اش کاسته شد حدود سال ۸۶ کارشناسی ، ۸۹ کارشناسی ارشد و ۹۲ مقطع دکتری. نمی توان صرفا موردی به تحلیل جامع و کامل رسید
اون مورد بحثش جداست…دیپلم و کاردانی پایین هرم اموزشی بوده و باید تعداد زیاد باشد اما دکترا نوک هرم است و باید کم باشد و ضمنا سطحش بالاست اما یکشبه به سطح کاردانی تنزل دادند……سطح ارشد و دکترا و حتی کارشناسی نیازمند اساتید مناسب است که در سطح دکترا اساتید مناسب در هر رشته بسیار ناچیز هستن…..
باتوجه به وضعیت ایران تحلیل کنید دهه ۶۰و ۷۰ دکتری بسیاری از رشته ها در ایران دایرنبود. دیپلم الان برای شما یک مدرک معمولی و پایین است. در دهه ۶۰ ارزش بسیاری داشت. باید مسائل جامعه را چندرشته ی و چندبعدی تحلیل کرد. مسائل آموزشی در ایران را باید براساس ابعاد اقتصادی فرهنگی اجتماعی تاریخی بررسی کرد نه تک بعدی
در هر صورت سطح علمی رو مقالات با کیفیت بیان می کنه که اساتید کمی دارا هستن…..هرم اموزشی برای دکترا در بالاست و درصد ناچیزی را شامل میشود در همه جای دنیا هم همینطور است….